کد مطلب:137453 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:157

عذر بدتر از گناه
راغب اصفهانی می نویسد: «عمر» و «ابن عباس» در مسیری می رفتند. ابن عباس آیه ای از قرآن درباره ی علی علیه السلام قرائت كرد، عمر گفت: ای فرزندان عبدالمطلب! البته، علی برای خلافت از من و ابوبكر شایسته تر بود! ابن عباس گفت:ای خلیفه! چگونه این سخن را می گویی در حالی كه تو و رفیقت (ابوبكر) برای خلافت خیز برداشته و بر ما سبقت گرفتید؟! عمر گفت: به خدا سوگند، این كار را ما از روی عداوت و دشمنی انجام ندادیم! ولی او را برای امر خلافت كوچك دیدیم!! و بیم آن داشتیم كه عرب و قریش تن به خلافت او نداده و وی را تنها گزارند! ابن عباس گفت: رسول خدا صلی الله علیه و اله علی را به جانشینی خود منصوب كرد و او را كوچك نشمرد، تو و رفیقت چگونه او را


كوچك شمردید؟! پس عمر گفت: از روی ناچاری! به خدا سوگند، ما دو نفر بر هیچ امری بدون علی تصمیم نمی گیریم، و نیر هیچ كاری را بدون اجازه او انجام نمی دهیم. [1] .

این امر طبیعی است كه عمر درصدد عذرخواهی و توجیه برآید، او پس از آن كه تصریح می كند: «علی از من و ابوبكر به خلافت و رهبری شایسته تر است!» به توجیه متوسل می شود. ولی این خلافت چه مصیبت هایی را برای اسلام و مسلمین به وجود آورد كه تا روز قیامت هم ادامه دارد، مخصوصا به خاطر این خلافت چه مصیباتی كه بر اهل بیت وارد آمد.

اگر این وسوسه و شهوت خلافت نبود، اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله هم در بین قوم خود مانند بنی اسرائیل در بین فرعونیان نبودند، و همچنین داستان عثمان و ماجرای جمل و صفین و نهروان و واقعه ی حری و مانند آن به وجود نمی آمد.

گاهی ممكن است این مصیبت هایی كه به سر خاندان رسول خدا صلی الله علیه و اله سرازیر شد را به حساب شیخین نیاورند، و بگویند هدف آنها هنگامی كه بر ضد علی علیه السلام حكومت را به دست گرفتند، به وجود آمدن این مصایب نبوده است، بلكه این همه مصایب، نتیجه ی طبیعی خلافت آن دو است، و آنها این تدبیر را از ترس فتنه و آشوب و عدم اجتماع مردم عرب و قریش برای پذیرش حكومت علی انجام دادند! چنانچه عمر هم چنین سخنی گفت.



[1] محاضرات الادباء، راغب اصفهاني، ج 4، ص 478، سال 1961 ه.ق.